خوابیدن پسری...
عسلکم سلام تموم این مدت تو ننو میخوابیدی و منم باید تکونت میدادم تا خوابت عمیق شه. اما امروز پایه ننوت بطرز عجیبی شکست و دل منم باهاش. بابایی میگفت غصه نخور یکی دیگه شو مجددا میخرم براش.. اما من فرصت رو غنیمت دونستم و آروم برات لالایی خوندم و تو خوابیدی... قربون پسر فهیمم برم که بلده خودش بخوابه... یک دنیا ازت ممنونم... و همچنین خدا رو هم شکر میگم... ...
نویسنده :
مامان رؤیا
10:42